loading...
ali.rozblog.com
علیرضا قاسم زاده بازدید : 5 دوشنبه 11 فروردین 1393 نظرات (1)

عـصـر امـام عـليـه السـلام پـس از ظهور و قيام جهانى اش ، براستى از درخشانترين و دوسـت داشـتـنـى ترين و زيباترين عصرها براى كره زمين ، از آغاز آفرينش جهان و انسان است .
و كاملا بجا و درست كه نام عصر ظهور را ((عصر حاكميت نور و دانش و بينش )) به مفهوم واقعى آن نام گذاريم ، نه روزگارى را كه ما در آن زندگى مى كنيم كه براستى عصر تاريكيهاى جهل ، انحراف ، فجايع ، بيداد و گمراهى و عصر نگونسازى و اسارت انسان است .
جهان معاصر
بـا الهـام از فراز حكيمانه و مشهور ((تعرف الاشياء با ضدادها)) ممكن است بـراى درك و دريـافـت پـرتـويـى از درخـشـنـدگى و شكوفايى عصر ظهور و زيبايى و شيرينى زندگى در حاكميت آن اصلاحگر بزرگ جهانى ، نظرى گذرا به اوضاع غمبارى بيافكنيم كه اينك در آن زندگى مى كنيم .
بـه جامعه اى كه اينك در آن زندگى و ناملايمات و رنجهايى كه زندگى را تيره و تار سـاخـتـه اسـت ، بـنـگـريد! فشارهايى كه لذت و شيرينى و طراوت زندگى را از فرد و جـامـعـه گـرفـتـه و آنـان را بـه انـواع مـحروميتها نشانده است . يكى دچار آفت فقر است و ديگرى به نداشتن مسكن و سرپناه گرفتار است . يكى از بيكارى و نداشتن مكانى براى كسب و كار و تجارت رنج مى برد و ديگرى از فقدان درآمد كافى كه خود و خانواده اش را اداره كـنـد و پـولى كـه بـا آن نـيـازهـاى پـزشـكـى و درمـانـى خـويـش و افـراد تـحـت تكفل خود را فراهم آورد.
مـشـكلات زندگى ، همه جا را فرا گرفته و بحرانهاى ويرانگر و پياپى ، راه نجات و اميد به آينده را براى مردم مسدود ساخته است .
از سـويـى ، آزادى مـسـكن و محل زندگى ، آزادى سفر و تجارت ، آزادى كار و اقامت ، آزادى بيان و قلم و اظهار نظر مردم ، سلب شده و از ديگر سو، امنيت و آرامش از ابعاد گوناگون زنـدگـى انـسـان مـعـاصـر رخـت بـر بـسـتـه اسـت . انـسـان نـسـبـت بـه جـان و مـال و خاندانش احساس امنيت خاطر نمى كند. و مردم ناتوان ، از زورمندان و زورگويى آنان مـى هـراسـند. ثروتمندان و صاحبان امكانات با زيردستان و محرومان و شيوه ديكتاتورى رفتار مى كنند و كينه ها و عقده هاى روانى بصورت وحشتناكى گسترش يافته است .
فـقـر و مـحـرومـيـت و گـرسنگى در جهان با معاصر بيداد مى كند و بيشتر انسانها بويژه كودكان جهان با اين بلاى بزرگ اجتماعى و انواع بيماريهاى ناشى از سوء تغذيه دست به گريبانند. و سرانجام به مردم و محروميتها و كاهش شديد امكانات زندگيشان بنگر و به از دست رفتن كرامت و ارزش انسان در جهان معاصر.
بـه رنـجـهـا، مصيبتها، مشكلات ، زندانها لبريز از ميليونها انسان آفت زده و دربند و به جـنگهاى ويرانگر و هست سوزى كه بشريت را به كام خود مى كشد و او را در هم مى نوردد و پاره پاره مى كند و مى سوزاند و نابود مى سازد و خاكسترش را به باد مى دهد.
پـس از ايـن نـظـر گـذرا بـه جـهان معاصر و رنج و پريشانى انسان ، اينك براى شناخت عـصـر ظـهـور، بايد همه جلوه هاى زندگى و مظاهر حيات انسان را صد در صد دگرگون ساخت و آنگاه به تماشاى آن نشست ، چرا كه پس از قيام جهانى امام عصر عليه السلام در روزگـار حـاكميت آن عدالت گستر راستين ، فقر و نياز از جامعه بشرى رخت برمى بندد و آفـت مـحـرومـيـت از مـيـان مـى رود، عـقـده هـاى روانـى مـردم حـل و زدوده مـى شـود و حـزن و انـدوه بـه سـرور و شـادمـانـى تبديل مى گردد.
جـهـنـم زنـدگـى ، جـاى خـود را بـه بـهـشـت نـيـكـبـخـتـى و سـعادت مى دهد و پژمردگيها و افـسـردگـيـهـا جاى خود را به طراوت و نشاط مى سپارد و امن و امان در همه ابعاد زندگى جهان گستر مى شود. فرشته عدالت بر سر بشريت سايه مى افكند و ظلم و ستم يكسره نابود مى گردد.
ديـگر نه ظالمى خواهى ديد و نه مظلوم و ستمديده اى ، آرمانها و آرزوهاى مسلمانان آگاه و پـرواپـيـشـه تـحقق مى يابد و كره زمين ، مهد صلح و آزادى مى گردد و اسلام در سراسر گـيـتـى ، دلهـا و جـانها را نور باران مى نمايد و همه ساكنان زمين ، آگاهانه و مخلصانه بـر يـكـتـايى خدا و رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله و امامت اميرمؤ منان عليه السلام گواهى مى دهند.
آرى ! ايـنـهـا پـرتـويـى از بـركـات نـهـضـت آسـمـانـى امـام عـصـر عـليـه السـلام و قيام اصـلاحـگرانه آن حضرت و دستاوردها و گامهاى اصلاحى و طرحهاى عمرانى و فرهنگ پر ارج و پياده شدن مقررات عدالت آفرين و انسان ساز خدا، به دست با كفايت اوست .
احـاطـه كـامـل بـه دسـتـاورد درخـشـان حـكومت امام مهدى عليه السلام و آگاهى از بركات آن بصورت شايسته و بايسته آسان نيست ؛ چرا كه مفاسد و مصائب ، رنجها و ضد ارزشها و انـحرافاتى كه پيش از ظهور آن حضرت در جامعه ها گسترش مى يابد همچون ستارگان آسمان بى شمار است .
لازم بـه يـادآورى اسـت كـه بـيـشـتـر ايـن انحرافات و آفتها و تباهيها، ثمره شوم قوانين ظـالمـانـه اى است كه از مغز زمامداران و هياءتهاى حاكمه بيدادگر تراوش يافته و چكيده افكار و تمايلات آنهاست . و اين قوانين است كه آزادى و كرامت را از بشريت سلب نموده و امـواج جـهـل و فقر، محروميت و مصائب ، گناهان و جرائم ، فجايع و مشكلات و ديگر صحنه هاى شرارت و شقاوت را در جامعه بزرگ جهانى پديد آورده و آنها را گسترش داده است .
زيبنده است در اين مورد، اين نكته اساسى را از ياد نبريم كه صدها روايت رسيده از پيامبر و امـامـان اهـل بـيت عليهم السلام كه بصورت متواتر در كتابهاى شيعه و سنى موجود است هـمـه بـر ايـن واقعيت تصريح مى كند كه امام مهدى عليه السلام با قيام جهانى و جاودانه اش زمـيـن و زمـان را ـ پـس از آنـكـه پـيـش از ظـهـورش از ستم و بيداد لبريز گرديد ـ از عـدالت و دادگـرى سـرشـار مـى سـازد. ايـن شـمـار بـسـيـار از روايـات ، بـر دو اصل پاى مى فشارد:
1ـ نـخـسـت بـر ايـن اصـل ، پـاى مـى فـشارد كه امام مهدى عليه السلام زمين را لبريز از عدالت و قسط مى سازد.
2ـ ديـگـر اينكه اين تحول مطلوب ، پس از لبريز شدن جهان از ستم و بيداد صورت مى گيرد.
مـمـكن است بگوييم اصل دوم ، علت اصل اول است ، بعبارت روشنتر: امام مهدى عليه السلام هـنگامى ظهور خواهد كرد كه زمين از انواع ستم و بيداد لبريز گردد. زمامداران به ملتها سـتم كنند و توانمندان به مردم ناتوان . مردان جامعه به زنان و فرزندان خويش ظلم روا دارنـد و زنـان و فـرزنـدان بـه هـمسران و پدران خويشتن . همسايه با همسايه براساس ‍ بيدادگرى عمل كند و آشنا با آشنا و بيگانه با بيگانه ... .
كـار بـه جـايـى بـرسـد كـه امـواج سـتـم و بـيـداد، بـيـوه زنـان ، يـتـيـمـان ، ضـعـيفان و پـايـمـال شـدگـان تـا حيوانات را نيز در بر گيرند و در روى زمين جز دو طيف و دو طبقه ((ستمكار)) و ((ستم پذير)) نماند.
فـراتـر و سـيـاهـتـر از آن ، ظـلم و سـتـم چـنـان بـيـداد كـنـد كـه بـه جـور خـالص تـبـديـل گـردد، بـه گـونـه اى كه بيگناه به ستم كشته شود و آنگاه گريه بر كشته شدن مظلوم و تشييع پيكرش نيز براى خاندانش از سوى ستمكاران ممنوع اعلام گردد.
در روزگـار مـا از ايـنـگونه ستمها در برخى كشورها بر انسانها رفته و مى رود. برخى رژيـمـهـاى اسـتـبـدادى ، بـيـگـناهان را مى كشند و آنگاه هنگامى كه خانواده قربانى براى تحويل گرفتن پيكر مقتول مراجعه مى نمايد پس از بررسى جنازه و شمارش جاى گلوله هـا، پـول فـشـنگهايى را كه ظالمانه خرج آن بينوا كرده اند همه را بصورت چندين و چند بـرابـر از بـازمـانـدگـانـش دريـافـت مـى دارنـد و بـعـد پـيـكـر قـربـانـى را تـحـويـل مـى دهـنـد يـا ثـروت و دارايـى مـخالفان را تجاوزكارانه و ظالمانه مصادره مى نمايند بى آنكه به صاحبش امكان دهند يك كلمه حرف بزند يا جايى لب به شكوه و ناله گشوده و به احدى درد خود را باز گويد.
اين رنجها و فشارها و فجايع و ميليونها نمونه از آن گونه بيدادگريها، همان چيزهايى اسـت كـه جـامـعـه هـا و تـمـدنـهـا را بـراى يـك انـفـجـار عـظـيـم و غـيـرقـابل مهار بر ضد استبداد و استعمار آماده مى سازد. و هنگامى كه اصلاحگر بزرگ و بـا كـفـايـت و پـرواپـيـشـه اى بـراى هـدايـت و رهـبـرى شـايـسـتـه ايـن امـواج اعتراضات و نـارضـايـتـيـهـا و بـا هـمه وجود او و راه و رسم رهايى بخش و ستم سوز او را تاءييد مى نـمـايـنـد و هـمـه توان خويش را در يارى او بكار مى گيرند و تا مرز مرگ پرافتخار در كنار او و آرمانهاى والايش مقاومت مى كنند چرا كه از شرايط ظالمانه و غمبارى كه بر آنان حـاكـم اسـت و جانشان را به لبشان رسانيده ، بيزارند و از بانيان و پديد آورندگان و مـتـوليـان آن كه استبداد و استعمار باشند، سخت متنفرند و مرگ را بر آن زندگى ترجيح مى دهند.
ايـن رونـد فـاجـعـه بـار است كه مقدمه و زمينه اى براى نهضت نجات بخش امام مهدى عليه السـلام و قـيـام او ـ بـراى گـسترش عدل و داد در كران تا كران گيتى و زدودن آثار نكبت بار ستم و بيداد ـ مى گردد.
اين بدان مفهوم نخواهد بود كه مسلمانان در انجام رسالت اجتماعى خويش سستى و كوتاهى ورزنـد و دسـت از اصـلاح امـور و تـدبير شئون و تلاش و تحرك بردارند و براى هدايت مردم و مبارزه با ظلم و انحراف ، نه سخنى بگويند و نه مطلبى بنويسند و نه كارى مفيد انـجـام دهـنـد. و بـدان پـنـدار بـاشـنـد كـه اصـلاح امـور و مـبـارزه با ظلم و جور، ظهور آن اصلاحگر بزرگ جهانى را به تاءخير مى افكند... هرگز! چرا كه اين پندار نابجاست و هـدايـت مـردم و پيكار و مبارزه با ستم و انحراف كارى لازم است و براى هر توحيدگرايى بـه عـنـوان امـر بـه مـعـروف و نهى از منكر واجب است ... و باعث تاءخير ظهور نيز نخواهد بـود. از ايـنـرو ما مسئول به انجام رسالت و عمل به وظايف سرنوشت ساز خويش هستيم و نمى توانيم با اين پندارها و بهانه ها، مسئوليتهاى فردى و خانوادگى و اجتماعى خويش را وانهيم و مسئول تاءخير و يا عدم تاءخير امور نيستيم .
بازگشت به بحث :
پس از اين مقدمه كوتاه ، اينك به بحث خويش در مورد طرحها و برنامه هاى اصلاحى و ره آوردهـاى شـكوه بار و وصف ناپذير حكومت امام مهدى عليه السلام در عصر ظهور برمى گرديم .
زنـدگى انسانها داراى ابعاد گوناگون مظاهر مختلف و جلوه هاى متنوعى است . و ممكن است پيش از ظهور آن اصلاحگر بزرگ آسمانى ، تباهى و فساد و انحراف و ارتجاع در تمامى ايـن ابـعـاد و جـلوه هـا و مظاهر زندگى گسترش ‍ يابد؛ به همين جهت است كه آن اصلاحگر بزرگ جهانى به منظور سازندگى و برازندگى و اصلاح همه ابعاد زندگى جامعه ها و تمدنها، در گسترده ترين شكل و محتوا، دست به طرح و برنامه ريزى و تدبير امور و تنظيم شئون همه جانبه مى زند كه ره آورد شكوه بار و وصف ناپذيرى خواهد داشت .
از انبوه روايات رسيده ، اين واقعيت دريافت مى گردد كه در پرتو قيام و حكومت عادلانه او دگرگونى عظيم و تغيير ژرف و گسترده اى در سراسر گيتى و در كران تا كران جامعه ها رخ مى دهد و چهره و محتواى زندگى در همه ميدانها و جلوه ها بصورت شكوهمندى تغيير مى يابد و چهره و جلوه و محتواى ديگرى به خود مى گيرد.
در بـحث آينده ، برخى از ابعاد زندگى و شكوفايى و درخشندگى آن در عصر حاكميت آن اصلاحگر آسمانى را بصورت فشرده از نظر مى گذرانيم .

حيات فرهنگى در عصر امام مهدى عليه السلام

برگرفته از آثار آية الله سيد محمد كاظم قزويني


در عصر درخشان امام مهدى عليه السلام حيات فرهنگى به گونه اى شكوفا و بارور مـى گـردد كـه در سـراسـر تـاريـخ ، نـمونه اى نخواهد داشت و دانش و فرهنگ و معنويت ، بـويـژه عـلوم دينى و احكام و مقررات و معارف انسان ساز اسلام در سراسر گيتى بسط و گسترش مى يابد و چرخهاى فرهنگ و آگاهى و شناخت با سرعت وصف ناپذيرى به حركت مـى افـتد. و روشن است كه تغيير و دگرگونى ژرف و شكوهمندى در اين بعد از زندگى بشريت ، حاصل مى شود.
خدا مى داند كه اين تحول مطلوب و مترقى چگونه خواهد بود اما به نظر مى رسد بسيارى از كـتابهاى فقه و حديث ، نوسازى گردد و نقش بسيارى از موضوعات كتابهاى اصولى بـه پـايـان بـرسـد، چـرا كـه امـام مـهـدى عـليـه السـلام قـواعـد عـمـومـى بـراى دريـافت مـسـايـل شرعى و مقررات دينى را بيان مى كند و در پرتو همانها دانشمندان از بسيارى از بحثهاى اصولى و قواعد آن بى نياز مى گردند.
كـتـابـهـاى مـربـوط بـه شرح حال راويان احاديث كه به كتابهاى رجالى مشهورند و نيز شرح حال و بيوگرافى آنان و تقسيم بندى روايات به صحيح و ضعيف و اصطلاحاتى از اينگونه ، همه و همه نقش شان به پايان مى رسد؛ چرا كه اين بحثها بيشتر به حدس و ظـن تـكـيـه دارد و در عصر غيبت و بخاطر نرسيدن دست مردم به امام معصوم عليه السلام مـورد اسـتـفـاده قـرار مى گيرد. امام در عصر ظهور، مردم به مقررات و احكام قطعى دست مى يابند و از اينها بى نياز مى گردند.
و نـيـز در عـصـر ظهور، بيشتر كتابهاى تفسيرى از اعتبار ساقط مى شود چرا كه مردم با رشـد فـكـرى و ژرف نگرى برخاسته از فرهنگ عصر ظهور، به تفسيرهاى برخاسته از نـظـرات افـراطـى افراد، بهايى نمى دهند. از اين رو تنها تفاسير برخاسته از روايات رسيده از پيامبر و اهل بيت عليهم السلام باقى مى ماند.
هـمـيـن گـونـه قـرائتـهـاى مـخـتـلف از شـريـف كـه دليـلى بـراى آنـهـا نـازل نـشـده است ، برداشته مى شود، چرا كه قرآن و قرائت صحيح آن را ـ به گونه اى كـه بر قلب مصفاى محمد صلى الله عليه و آله فرود آمده است ـ از امام مهدى عليه السلام مـى آمـوزنـد و تـفسير و پيام و مفهوم آن را، آنگونه كه خدا اراده فرموده است مى شناسند و بـر معارف بلند و راز و رمز و شگفتيهاى آن كه همچنان ناشناخته و پوشيده است ، آگاهى مـى يـابـنـد. و نـيـز جـامـعـه از بـسـيـارى از دانـشـهـاى جـديـد، هـمـچـون فـلسفه كه ثمره خيال پردازى است ، بى نياز مى گردد.
و خلاصه اينكه : دانش و بينش و آگاهى و شناخت صحيح و مفيد و سازنده و كارگشا در هر خـانـه گسترش مى يابد و حلقه هاى درس و بحث براى زن و مرد در كران تا كران جامعه بزرگ بشرى برقرار مى شود.
امام باقر عليه السلام فرمود:
((تـؤ تـون الحـكمة فى زمانه حتى اءن المراءة لتقضى فى بيتها، بكتاب الله و سنة رسوله .)) (686)
يعنى : به مردم عصر حكومت درخشان او، دانش و بينشى ارزانى مى گردد كه زن در كانون خانه خويش براساس ‍ كتاب خدا و سنت پيامبرش عادلانه و آگاهانه داورى مى كند و نيازى به ديگرى ندارد.
اين روايت ارجدار نشانگر اين واقعيت است كه مردم در روزگار حاكميت آن حضرت ، براساس آداب و مـقـررات ديـنـى تـربـيـت شـده و احكام شريعت را آموخته و بر پايه اى از فرهنگ و تـمـدن اوج مـى گـيـرنـد كـه هـر بـانـويـى مى تواند در درون خانه خويش ميان دو انسان براساس مقررات كتاب خدا و سيره و روش عادلانه پيام آور بزرگ او، قضاوت كند.
لازم اسـت بـدانيم كه خود امام مهدى عليه السلام براساس كتاب خدا و سيره و شيوه انسان سـاز و افـتخار آفرين پيامبر صلى الله عليه و آله تدبير امور مى كند و به اندازه بند مو و ذره اى از آن دو، انحراف نمى جويد.
او شـريـعت جديد يا دين ديگرى نمى آورد كه با اسلام راستين ناسازگار باشد يا آنچه را خـدا تـحـريـم كـرده اسـت حـلال نـمـايـد و يـا آنـچـه را خـدا حلال كرده است تحريم كند؛ هرگز

امـا واقـعـيـتـى كه رخ مى دهد اين است كه همه مذاهب پديد آمده پس از رحلت پيشواى بزرگ توحيد پيامبر گرامى ، ملغى مى شود و از ميان مى رود؛ چرا كه اينها راه و رسمى است كه در كتاب خدا و سنت پيامبر صلى الله عليه و آله جايى ندارند.
ايـن سـخـن تـنـهـا ديـدگـاه نـگـارنـده نـيـسـت بـلكـه يـكـى از عـلمـاى بـزرگ اهـل سنت در كتاب خويش بدين واقعيت تصريح نموده و ضمن بحث از امام مهدى عليه السلام مى نويسد:
((امـام مـهـدى پـس از ظـهـور، ديـن را هـمـانـگـونـه كـه بـود و نازل گرديد آشكار مى سازد بطورى كه اگر پيامبر گرامى حاضر باشد به همان حكم كند.
او مذاهب مختلف را از روى زمين با ارشاد و هدايت خويش برمى دارد و جز دين خالص و پاك و آسمانى نمى ماند....))(687)
آرى ! در آن شرايط پرافتخار است كه اتحاد بزرگ اسلامى تحقق مى پذيرد؛ چرا كه هم مـسـلمـانـان در اصـول ديـن و فروع آن و همه مسايل فقهى و احكام و مقررات شرعى ، متحد و يكپارچه مى گردند. نه ديگر قياسى خواهد بود و نه استحسان و نه فتواهاى جديدى كه با توجه به شرايط سياسى و... صادر مى گردد.
بـلكـه ديـن راسـتين ، همان اسلام واقعى خواهد بود و مذهب ، همان مذهب تشيع كه مذهب خاندان وحـى و رسـالت اسـت و پـيامبر گرامى صلى الله عليه و آله مردم را بدان دعوت فرموده اسـت . و هـمـه بـشـريـت بـديـنـسـان زيـر پـرچـم ((لا اله الا الله ، مـحـمـد رسـول الله ، عـلى ولى الله )) در اوج سعادت و رفاه و نيكبختى و عرفان خواهند زيست .
اميرمؤ منان عليه السلام در روايتى در مورد عصر امام مهدى عليه السلام فرمود:
((...ويـهـلك الاءشـرار و يـبـقـى الاءخـيـار و لا يـبـقـى مـن يـبـغـض اءهل البيت .)) (688)
يـعـنى : ... و آن اصلاحگر بزرگ ، شرارت پيشه ها را از ميان برمى دارد و شايستگان و نـيـكـان را باقى مى گذارد و كينه توزان نسبت به خاندان وحى و رسالت باقى نخواهند ماند.
و نيز در بيان ديگرى از امام مهدى عليه السلام فرمود:
((... و لا نترك بدعة الا اءزالها و لا سنة الا اءقامها....)) (689)
يـعـنـى : آن پـيـشـواى الهـى تـمـامـى بـدعـتها را نابود مى سازد و همه سنتها و شيوه هاى پسنديده را زنده و بر پا مى دارد.

تربيت در عصر امام مهدى عليه السلام

برگرفته از آثار آية الله سيد محمد كاظم قزويني


مقدمه
از واقـعـيـتـهـاى تـرديـدنـاپـذيـر ايـن اسـت كـه انـسـان در هـمـه ابـعـاد، قـابـل تـربـيـت و سـازنـدگـى و بـرازنـدگـى اسـت و هـنـگامى كه برنامه هاى تربيتى بـراسـاس ارزشـهـاى والاى اخـلاقـى و انـسـانـى تـنـظـيـم گـردد، بـشـريـت راه اعـتدال و درستى را بر خواهد گزيد و درون و برونش پسنديده خواهد شد و در راه و روش شـايـسـتـه و سـتـوده اى گـام خـواهـد سـپـرد. امـا هـنـگـامـى كـه بـرنـامـه هـا و عـوامـل تـربـيـتـى ، فـاسـد و نـاصـالح بود و براساس ضدارزشها استوار گردد، بى ترديد نتيجه معكوس خواهد داد و انسان به راه تباهى خواهد رفت .
تـربـيـت ، حـتى در فطرت و غريزه و تمايلات و خواسته هاى روانى نيز اثر مى گذارد همانگونه كه بر تقليدها و عادتها اثر مى گذارد.
هـنـگـامـى كـه حـيـوانـات اهـلى تـا وحـشـى و درنـده ، قـابـل تـربـيـت بـاشـنـد، انـسان كه از بسيارى از پديده ها برتر و شايسته تر است و بـخـاطـر ارزانـى شـدن مـوهـبـت عـقـل و درك و بـيـان ... بـر آنـهـا بـرتـرى دارد، چـگـونه قابل تربيت نباشد؟
بـنـابـراين ، براساس تربيت است كه جامعه ، راه صلاح و فلاح را در پيش مى گيرد يا راه تـباهى و فساد را به سعادت و نيكبختى پر مى گشايد يا به شقاوت و نگون بختى سقوط مى كند. به حق و عدالت راه مى جويد يا به انحراف و بى راهيها.
وسايل و عوامل تربيت
دستگاهها و وسايل تربيت بسيار است :
1ـ كـانـون خـانـه و خـانـواده كـه كـودك در آن ديـده بـه جـهـان مـى گـشـايـد يـك كانون و عامل تربيتى است و در جهت دهى و رهبرى كودكان اثر عميقى دارد.
2ـ پـس از خـانـه ، نـقـش مـدرسـه اسـت كـه كـودك بـا ورود بـدانـجـا مـراحـل نـخـسـتـيـن دانـش و فـرهـنـگ را از آمـوزگـاران خـويـش ‍ دريـافـت مـى دارد و هـر چـه مـراحـل مـخـتـلف عـلمـى را طى مى كند سطح مطالعه و فرهنگ و آگاهيهاى او بالا مى رود تا سرانجام به عاليترين مراحل و مدارج علمى و فكرى مى رسد.
در تـمـام ايـن مـراحـل بـا عـلوم و دانـشـهـا آمـيـخـته مى گردد و منسجم مى شود و تاءثير مى پذيرد.
3ـ عـامـل و دسـتـگـاه تـربـيـتـى ديـگـرى كـه بـا آن دو دسـتـگـاه تـربـيـتـى هـمـگـام است ، عامل محيط و جامعه است .
آن كـودكـى كـه در جـامـعـه دروغ پـرداز و كـلك بـاز، بـى پـروا و بى بند و بار، دزد و خـيـانتكار و يا در جامعه دين باور و امانتدار و برخوردار از حيا و درستكارى زندگى كند، طـبـيـعـى است كه با توجه با جو جامعه صالح و ناصالح خود هماهنگ مى گردد و هر كدام بسان جامعه خويش مى شود.
4ـ از مـهـمـتـرين عوامل و وسايلى كه در سازندگى و اصلاح جامعه و يا تباهى آن اثر مى گذارد، رسانه هاى گروهى و دستگاههاى تبليغاتى جامعه ، همچون : روزنامه ها، مجلات ، راديو، تلويزيون و فيلمهاى گوناگون است .
پس از اين نگرش گذرا به عوامل تربيت و سازندگى ، خاطرنشان مى گردد كه امام مهدى عـليـه السـلام كـه در انـديـشـه اصـلاح جـامـعه جهانى است و مى خواهد جامعه اى براستى اسـلامـى پـى ريزى نموده و آن را به ارزشهاى والاى انسانى و قرآنى آراسته سازد، در ايـن راه نـاگـزيـر اسـت كه از وسايل و عوامل تربيتى بهره گيرد و آموزش هاى تربيتى صحيح و سازنده خويش را بوسيله اين وسايل و تجهيزات ، به گوشها برساند. از اين رو، مـدارس و آمـوزشـگـاهـها را، فرهنگ و تعاليم انسان ساز اسلام اداره و رهبرى مى كند و راههاى تعليم و تربيت در همه مراحل از شيوه ها و برنامه هاى اسلامى بهره ور مى گردد و وسـايـل ارتـبـاط جـمعى بطور كامل ، شايسته و مفيد و ثمربخش مى شوند و از چارچوب مقررات و ارزشهاى اسلامى ، تجاوز نمى كنند.
اشاره شد كه امام باقر عليه السلام در اين مورد فرمود:
((...تـؤ تـون الحـكـمة فى زمانه حتى اءن المراءة تقضى فى بيتها بكتاب الله و سنة رسوله ....)) (690)

زندگى اقتصادى در عصر امام مهدى عليه السلام

برگرفته از آثار آية الله سيد محمد كاظم قزويني


شـايـد بـتـوان گـفـت از مـهـمـتـريـن مـشـكـلات حـيـات انـسـان ، مشكل اقتصادى و معيشتى و مسايل مربوط به آن ، همچون فقر، گرانى ، محدوديت تجارت و داد و ستد، تورم ، ناتوانى اقتصادى ،توليد كم و تقاضاى بسيار و مسايلى از اينگونه كه ستد، تورم ، ناتوانى اقتصادى ، توليد كم و تقاضاى بسيار و مسايلى از اينگونه كـه بـيـشـتـر آنـها از ثمرات شوم اقتصاد ضد اسلامى حاكم بر جهان و بويژه كشورهاى اسلامى است .
آرى ! ايـن اقـتـصـاد ضـد اسـلامـى و ظـالمـانـه اسـت كه به بحرانهاى اقتصادى در جوامع انـسـانـى مـنـجـر مـى شـود و ايـن بـخـاطـر سـركـوبـى مـردم و پـايـمـال سـاخـتـن آزاديـهـا، مـسـدود سـاخـتـن راهـهـاى مـعـيـشـت بـراى مـردم ، تحميل ماليات سنگين و تصاعدى بر توده ها و محروم ساختن بندگان خدا از مواهب زندگى و بـركـات و نـعمتهايى است كه خداوند آنها را به بندگانش ارزانى داشته و براى آنان مباح ساخته است .
شـايسته است فراموش نكنيم كه بيشتر جناياتى كه در جهان رخ مى دهد، از فقر و نياز و فـلاكـت سـرچـشـمـه مـى گـيـرد و بـيـشـتـر درگـيـريـهـا در جـوامـع انـسـانـى از مـسـايـل مـادى و مـنـافع مالى ناشى مى شود. و همينگونه بيشتر درگيريهاى خانوادگى و بيشتر بيماريها از بلاى اجتماعى فقر و سوءتغذيه است كه آن نيز از نتايج شوم فقر و بينوايى است .
بـيـشـتـر جـوانـان بـخـاطـر فـشـار فـقـر و نـيـاز، از تـشـكـيـل خانواده سرباز مى زنند و بسيارى از خانواده ها از فشار فقر و عدم امكانات به تجديد نسل رضايت مى دهند. و اگر بگوييم كه بيشتر مردمى كه مى ميرند قربانى فقر و فلاكتند، سخنى به گزاف نگفته ايم .
آرى ! اگر بخواهيم ضايعات و زيانهاى برخاسته از فقرا را در جامعه انسانى بشمارى سـخـن بـه درازا مـى كـشـد و شـكـل كـتـاب تـغـيـيـر مـى يـابـد هـمـينگونه اگر بخواهيم از مسايل اقتصادى و ابعاد گوناگون آن بحث كنيم ، كتاب از موضوع اصلى خويش خارج مى شود، به همين جهت سخن را بدين گونه خلاصه مى كنيم .
از جـمـله اصـلاحـات گـسترده و طرحهاى بزرگى كه امام مهدى عليه السلام بدان قيام مى كند مساءله حل مشكلات اقتصادى در خانواده بزرگ بشرى است و اين كار بزرگ و برنامه عـظـيـم از راه پـيـاده كـردن مـقررات عادلانه و رهايى بخش و زندگى ساز اقتصاد اسلامى خواهد بود و از مهمترين و كارسازترين بندهاى آن عبارتند از:
1- مباح اعلان كردن بهره ورى شايسته و عادلانه و سازنده از مواهب و نعمتهايى كه خداوند براى انسان پديد آورده است .
2ـ اعطاى آزاديهاى گوناگون در امور اقتصادى و اجتماعى و فكرى و صنعتى و براساس حق و عدالت اسلامى .
3ـ بهره ورى از مواهب و امكانات و نيروهاى طبيعت و فرصت و ميدان دادن به دستها، مغزها و انـديـشـه هـاى تـوانـا و سـازنـده و مـبـتـكـر بـراسـاس عقل و انديشه .
براى روشن شدن مطلب مثالهايى ترسيم مى گردد:
1ـ در دريـاهـا و نهرهاى بزرگ دنيا، ميلياردها ماهى از انواع گوناگون آن كه بهره ورى از آنـان حلال است ، زندگى مى كنند. ما در دو نهر ((دجله )) و ((فرات )) در عراق ديده ايم كه انواع ماهيان همانند سيل آب در حركتند.
مـاهـى عـلاوه بـر ايـنكه غذاى لذيذ و مفيدى است ، براى بسيارى از بيماريهاى كشنده نيز، داروى شـفـابـخـش و مـنـاسـبـى اسـت و اتـفـاقـا بـصـورت سـرسـام آورى قابل تكثير و پرورش است كه اگر درست عمل شود از انقراض و تمام شدن آن نبايد وحشت داشت چرا كه نهرها به درياها مى پيوندند و برخى درياها به يكديگر.
امـا بـا وجود فراوانى اين ماده غذايى و دارويى و اين متاع تجارتى ، دولتها براى صيد آن ، مـقـررات دست و پاگير و سختى وضع مى كنند كه همين مقررات باعث كاهش بهره ورى مردم از اين نعمت خدا و منابع غذايى است و به بالا رفتن قيمت آن منجر مى گردد.
حـكـومـتـها به افراد خاصى اجازه صيد ماهى و بهره ورى از اين نعمت الهى را مى دهند و در برابر اين اجازه انحصارى و رسمى ، ماليات سنگين و شرايط بسيارى مى نهند. به همين جهت قيمت ماهى حتى در شهرها و كشورهاى ساحلى و كرانه هاى نهرها و شطها نيز، بالاست و بيشتر فقرا و محرومان از اين نعمت الهى ساخته است .
خدا در قرآن مى فرمايد:
((اللّهُ الّذِى سخّرَ لَكمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِى الْفُلْك فِيهِ بِأَمْرِهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِن فَضلِهِ .)) (691)
يـعـنـى : خـدا، هـمـان كـسـى است كه دريا را براى شما مسخر ساخت تا به امر او كشتى در پهنه امواج آن جريان يابد و شما از فضل و بخشايش او بجوييد.
و مى فرمايد:
((... و سخر لكم الاءنهار.)) (692)
يعنى : و خداست كه نهرها را مسخر شما ساخت .
و مى فرمايد:
(( وَ هُوَ الّذِى سخّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكلُوا مِنْهُ لَحْماً طرِيّا ....)) (693)
يـعـنى : و او خدايى است كه دريا را براى شما مسخر ساخت تا از آن گوشت تازه (همچون گوشت ماهيان ) تغذيه نماييد....
و مى فرمايد:
(( وَ مَا يَستَوِى الْبَحْرَانِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ سائغٌ شرَابُهُ وَ هَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَ مِن كلّ‏ٍ تَأْكلُونَ لَحْماً طرِيّا وَ تَستَخْرِجُونَ حِلْيَةً تَلْبَسونَهَا ....)) (694)
يـعنى : اين دو دريا مساوى نيستند، اين دريا، آبش گوارا و شيرين و نوشيدنش گوارا است و اين يكى شور و تلخ و گلوگير است ، اما از هر دو، گوشت تازه مى خوريد....
و مى فرمايد:
((أُحِلّ لَكُمْ صيْدُ الْبَحْرِ وَ طعَامُهُ مَتَعاً لّكُمْ وَ لِلسيّارَةِ ....)) (695)
يـعنى : صيد دريا و طعام آن براى شما حلال گرديد تا شما و مسافران از آنان بهره ور گريد....
اگر براستى حكومتها به مردم اجازه بهره ورى از اين منابع حياتى را مى دادند و خود در كـنـار ايـن بـهـره ورى مـردم ، بـه وظايف خويش عمل مى نمودند، بى ترديد قيمت گوشت ، قـوس نـزولى مى پيمود و بسيارى از مردم از اين راه بهره ور مى شدند و دولتها، نيازى به وارد ساختن گوشت يخ ‌زده از كشورهاى ديگر را نداشتند.(696)
از بـركـات عـصر ظهور در بعد اقتصادى اين است كه خيرات و بركات و نعمتها از هر سو فـرو مى بارد و به همه قشرها و طبقات جامعه مى رسد از جمله كارها اين است كه امام مهدى عليه السلام اين ممنوعيتهاى تحميلى و ظالمانه را بر مى دارد و به همگان اجازه مى دهد از ايـن ذخـاير و نعمتهايى كه خداوند براى بندگانش آفريده است در پرتو عدالت و آزادى بـهره گيرند. او اجازه مى دهد تا مردم از زمين و گنجينه ها و منابع و معادن آن و از زمينهاى حاصلخيز و مزارع استفاده كنند.
و بـديـن جهت است كه ثروتها فراوان و بركات چندين و چند برابر توليد مى گردد. و ديگر نه فقر گرسنگى مى ماند و نه سوء تغذيه ، محروميت و جرائم و جناياتى كه در سراسر جهان به سبب فقر و محروميت و گرسنگى و بيكارى در شبانه روز رخ مى دهد، در اين صورت فروكش مى كند.
اينك ترسيم برخى از روايات كه نشانگر زندگى اقتصادى امام مهدى عليه السلام است :
1ـ از پيامبر گرامى صلى الله عليه و آله است كه فرمود:
((اءبشروا بالمهدى ... و يقسم المال صحاحا بالسوية ويملاء قلوب امة محمد غنى و يسعهم عدله ، حتى اءنه ياءمر مناديا ينادى : ((من له جاجة الى ؟))
فـمـا يـاءتـيـه اءحـد الا رجـل واحـد يـاءتـيـمـه فـيـسـاءله ، فيقول له المهدى : ((ائت السادن حتى يعطيك .))
فياءتيه ، فيقول : ((اءنا رسول المهدى اليك لتعطينى مالا.))
فيقول : ((اءحث !))
فـيـحـثى ما لا يستطيع اءن يحمله فيلقى منه حتى يكون قدر مايستطيع اءن يحمله ، فيخرج بـه فـيـنـدم و يـقـول : ((اءنـا كـنـت اءجـشـع امـة مـحـمـد نـفـسـا كـلهـم دعـى الى هـذا المال فتركه ، غيرى .))
فيرد عليه فيقول (السادن ): ((انا لا نقبل شيئا اءعطيناه ....))(697)

يـعـنـى : به مهدى عليه السلام بشارتتان مى دهم ... او ثروتها را درست و بطور مساوى تـقـسـيـم مـى كـند و به بركت او غنا و بى نيازى دلهاى امت محمد صلى الله عليه و آله را لبـريـز مـى سـازد و عـدالت او همه را در برمى گيرد، تا آنجايى كه دستور مى دهد ندا كـنـنـده اى نـدا كـنـد كـه : ((هان ، اى مردم ! هر كس نياز مالى دارد بيايد و هر چه مى خواهد بگيرد.)) و جز يك نيازمند، كسى نمى آيد.
آن يـك نـفـر مى آيد و امام مهدى عليه السلام به او مى فرمايد: ((نزد خزانه دار برو تا آنچه مى خواهى به تو بدهد.))
نزد خزانه دار مى رود و مى گويد: ((من از سوى امام مهدى عليه السلام آمدم ام ، تا به من كمك كنى و ثروتى به من بدهى .))
خزانه دار مى گويد: ((آنچه مى خواهى برگير!))
و او آنـقـدر زر و سيم برمى دارد كه نمى تواند ببرد، مقدارى از آن را برمى گرداند تا بـتـوانـد حـمل كند و بقيه را مى برد. اما وقتى از خزانه دار دور مى شد پشيمان شده و مى گـويـد: ((گويى من حريصترين فرد از امت محمد صلى الله عليه و آله هستم . همه براى دريافت مال دعوت شدند اما جز من كسى نيامد.))
از اين رو نزد خزانه دار برمى گردد و زر و سيم را پس مى دهد اما خزانه دار نمى پذيرد و مى گويد: ((ما چيزى را كه بخشيديم ، ديگر نمى پذيريم .))
2ـ و نيز آورده اند كه فرمود:
((...فيجى ء اليه الرجل فـيـقـول : يـا مـهـدى ! اءعـطـنـى ... فـيـحثى له فى ثوبه ما استطاع اءن يحمله .)) (698)
يعنى : مردى بسوى آن گرامى مى آيد و مى گويد: ((سالار من ! به من كمك كن و ثروتى به من عطا كن .))
و آن حضرت آنقدر پول بر دامان او مى ريزد كه نمى تواند ببرد.

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط سینما در ماشین با ایرانتیک در تاریخ 1399/03/13 و 0:06 دقیقه ارسال شده است

سینما در ماشین
https://www.irantic.com/car-cinema
من بابت سایت خوبتون ممنون هستم. ایرانتیک جدیدا ویژگی جدیدی آورده که توسط آن میتونیم با ماشین بریم داخل سینما و فیلم سینمایی رو از داخل ماشین ببینیم. اینجوری هم راحت تریم هم بهداشتیه هم خوراکی میتونیم سینما ببریم با خودمون.سینما ماشین بهترین کاری که کرده اینه که صدای سینما هم دست خودمون هست و میتونیم از رادیو ماشین صدای سینما رو پلی کنیم.
شهرهای تهران و کرج و قم و شیراز و مشهد و اصفهان و احتمالا تبریز هم سینما ماشین رو دارن میارن. کلا خیلی حال میده این سینما در ماشین .
پیشنهاد میکنم ی بار امتحانش کنید...
سایت ایران تیک یک سایت هست که با ادرس irantic.com در دسترس هست و بلیت سینما و بلیط کنسرت و بلیط تئاتر رو میتونید ازش تهیه کنید. قیمت بلیط ها با تخفیف ویژه هستند.

این نظر توسط هر روز آخرین خبر استخدامی را برات اس ام اس میفرستیم در تاریخ 1393/10/09 و 4:10 دقیقه ارسال شده است

سلام وقت بخیر

اگه تمایل داری هر روز آخرین اخبار استخدامی شرکت ، سازمان های دولتی را دریافت کنی

می تونی به لینک زیر جهت فعال سازی بری

http://sms.mida-co.ir/newsletter/6/estekhtam

این نظر توسط دریافت پنل رایگان به همراه خط اختصاصی با پیش شماره 50005 در تاریخ 1393/09/07 و 2:15 دقیقه ارسال شده است

باسلام خدمت شما مدیر عزیز

جهت ثبت نام پنل اس ام اس رایگان با همراه خط اختصاصی با پیش شماره 50005 می توانید به آدرس

http://50005.mida-co.ir

مراجعه نمائید.

منتظر حضور گرمتون هستیم

mida-co.ir

این نظر توسط پیشنهاد یک کسب کار هوشمندانه در تاریخ 1393/08/26 و 1:25 دقیقه ارسال شده است

با سلام خدمت شما

این پیام احتمالا آینده ی تجاری شما را متحول خواهد کرد

شما می توانید با حداقل سرمایه ی اولیه ،

صاحب جامع ترین مرکز فروشگاهی و خدماتی شهرتان شوید

جهت کسب اطلاعات بیشتر به وبسایت WWW.IBP24.ORG مراجعه نمایید

این نظر توسط سامانه پیامک در تاریخ 1393/07/02 و 1:36 دقیقه ارسال شده است

با سلام خدمت شما مدیر محترم
شما می توانید با عضویت در طرح همکاری فروش پنل و خطوط پیامکی از بازدید کننده وبلاک خود درآمد کسب کنید
ابتدا وارد آدرس زیر شوید و مراحل ثبت نام رو کامل نمائید
http://sms.mida-co.ir/hamkar
سپس وارد پنل کاربری شوید و از قسمت شبکه فروش و بازاریابی کد های مربوط به فروش پنل را در سایت خود قراردهید بعد از معرفی هر کاربر به شما 25 درصد سود فروش داده می شود
جهت کسب اطلاعات بیشتر به سایت زیر مراجعه نمائید
mida-co.ir
info@mida-co.ir

این نظر توسط سامانه پیامک در تاریخ 1393/04/20 و 3:57 دقیقه ارسال شده است

با سلام خدمت شما مدیر محترم

برای داشتن یک سامانه حرفه ای و رایگان همین حالا اقدام نمائید. سامانه sms5002.ir به شما یک پنل پیامک کاملا اختصاصی رایگان می دهد با این سامانه پنل ارتباطی جدیدی بین سایت و کاربران خود آغاز کنید. برای فعال سازی همین حالا اقدام نمائید.

جهت ثبت نام به آدرس زیر مراجعه نمائید

sms5002.ir/register.php


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 11
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 20
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 20
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 20
  • بازدید ماه : 22
  • بازدید سال : 23
  • بازدید کلی : 123